Loading...

موزه کودکان در گوادالاجارا

/, مقاله های معماری/موزه کودکان در گوادالاجارا

موزه کودکان در گوادالاجارا

موزه کودکان در گوادالاجارا

موزه کودکان در گوادالاجارا تقریبا یکی از آخرین کارهای جانسون بود که در سن 92 سالگی زمانی که به اعتقاد خودش دردوران دوم کودکیش بود طراحی نمود . موزه ای که در واقع فیلیپ جانسون آن را خلق کرد دنیای بچه هاست . موزه به صورت جزیره ای کوچک با احجام بسیار پیچیده و در هم رفته ساخته شده که توسط یورگ ورگارا تاجر مکزیگی خیال پرداز (به اعتقاد او) به او پیشنهاد شده بود . موزه با چهار بنا طراحی شده بود که کوچک و فانتزی بودند این موزه برای منطقه ای خشک است . همه این چهار بنا از بتون می باشد که بسیار جالب از ویژگیهای محوطه امتیاز خارق العاده ای مانند آفتابی زیبا وسیع نیمه حاره تاثیر گرفته است و بچه ها آزادانه در فضای کوچک آن به بازی می پردازند بدونی که والدین بتواند در کار آنها دخالت کنند . فقط میتوانند دورادور مراقب آنها باشند .

فلسفه و ایده طرح اولیه

وقتی که او و آلفرد بار هنر ماشینی را در موزه هنر مدرن در سال 1934 ارائه دادند عنوان کاتالوگ را بر اساس نظریات افلاطون از فیلبئوس اقتباس کردند افلاطون بیان می دارد که زیبایی شکلهای هندسی مانند دایره و خط مستقیم مطلق هست و ما آن را برای آن زمان باور داریم . حالا او احساسش متفاوت است و چیز دیگری احساس می کند . چنین چیزهایی نسبی هستند او معتقد به نظر هراکلیوس بود حتی یک چیز واحد مطلق خود به خود تغییر پیدا می کند .به اعتقاد او امروزه در معماری آزادی بسیار زیادی وجود دارداززمان احکام لوکورپوزیه از زیگزاگ موزه یهود در برلین که توسط لیبسکیند طراحی شده است تا به شکلهای چرخان طرح جزیره ایستیتن پیتر آیزمن . این ثبات افلاطون لوکورپوزیه چندان استوار نیستند. او سعی می کرد که مبانی کلاسیک را منحرف سازد این بدان معنی نیست که او مجبور بود آن را از بین ببرد او تمایل داشت از هنر کلاسیک شروع کند : این راهی است که او از آن پیروی کرد و حتی خانه شیشه ای خود ذاتا کلاسیک است چرا که چهار نمای متقارن با درهایی در مرکز دارد اما او حالا می خواهد آنچه را که می تواند به منصه عمل برسد کشف کند ((با))و ((به)) کلاسیک .

طرح جاری او سفارشی بود در گوادا لاجارا برای یورگ ورگارا تاجر مکزیکی خیال پرداز.- قرار بود یک موزه بچه ها باشد- قسمتی از برنامه یک ساختمان بزرگ که ده معمار دیگر را نیز مشغول کرده بود . او اعتقاد داشت که موزه لغت مناسبی نیست فضایی است که دنیایی برای برای بچه ها خواهد بود . ایده ای که در واقع او آن را خلق می کند دنیای بچه هاست که متناسب می شد با 92 سالگی او . ایده این کار جدای از برخی کارهای از دفتر آنها به تکامل پیوست . او یک پاویلیون (عمارت کلاه فرنگی ) باغی را برای یک مشتری بر اساس ایده هرم طراحی کرده بود اما نه فقط یک هرم تنها که برخورد چند تا از آنها با هم . نتیجتا او نمی خواست یک موزه بسازد چه چیزی روی زمین است که موزه بچه هاست مکانی که آنها بتوانند فعل و سر زنده باشند . به جای ساختن یک دنیای منفرد بزرگ او امتیازی از ویژگی های محوطه گرفت آفتابی زیبا وسیع نیمه حاره سپس چهار ساختمان در مقیاس کوچک طراحی کرد همه آنها از بتون خواهد بود و رنگهای روشن خواهند داشت : قرمز خالص ارغوانی قرمز نارنجی یک قسمت از آبی روشن و عمدتا ارغوانی آنها از داخل رنگهایی از رنگ زمین و شیشه خواهند داشت . به گفته او در بسیاری از کشورهای آفتابی شما مجبور می شوید که به شرایط روی بیاورید. او مقیاس دیسنیلند اول در کالیفرنیا را انتخاب کرد که یک کار خیلی مشهور در آمریکا شده بود. بچه ها با مکان آشنا شده بودند و معماران اغلب آن را مثال می زنند . بنا بر این آنها چهار ساختمان کوچک داشتند که در آن تنها بچه ها می توانند داخل شوند و والدین در بیرون منتظر می مانند در واقع بخشی از منبع الهام او ((کازادی نانی)) در مانتوآ بود اما به خصوص او خواست چیزهایی را بسازد که یک بچه بتواند بگوید : مادر نگاه کن من می توانم اینجا داخل شوم اما تو نمی توانی . هر یک از این چهار ساختمان در یک جزیره کوچک هستند بالای استخری با آب بسیار کم عمق جزیره ها نسبت به هم بسته هستند حال آنکه برای رفتن از یکی به دیگری یک پل از طناب ساخته سده را طی می کنی او رفتن روی پلهای را خیلی دوست داشت و فکر می کرد که بچه ها نیز دوست خواهند داش در آن طبیعت محض دیده می شود بچه ها کاملا آزاد خواهند بود در حالی که والدینشان که در زمین باقی مانده اند مراقب آنها هستند تنها محدودیتشان این خواهد بود که اینها جزیره های کوچکی هستند که در آنها می شود در امنیت بازی کرد . هر کدام از جزیره ها درختان نخلی دارند و یک جنگل کوچک برای انبساط خاطر . در منطقه استوایی درختان نخل به آسانی در دسترس می باشند . درمورد این درختان از فیلیپ جانسون پرسیده بودند که آیاممکن است بچه ها خوششان بیاید که نقش میمون را بازی کنند در نتیجه این درختان نقش خود را ایفا می کنند ؟ که در پاسخ گفته بود ((فکر خوبی است میمونها چندان تفاوتی با همدیگرندارند.)) برای این طرح آنها نمونه ها را(هرمها را ) ساختند که در روی میز بر روی هم قرارداده می شدند . مشاهده آنها در آن موقعیت باعث شد که او تشخیص دهد که کثرت اهرام بهتر خواهد بود . ترکیبی از آنها مطلوب دیده شد این امر بر حسب اتفاق به طراحی او برایتوسعه ساختمان کریسلر انجامید . طراحی گوادالاجارا پله بعدی این تفکر بود او می خواست بجای تمرکز به هرم سایراشکال افلاطونی را موردمطالعه قرار دهد این امراورا به یاد اقتباس لوکورپوزیه از افلاطون می اندازد . بنابر این او در مورد بکارگیری مکعب ها مخروط ها استوانه ها و هرم ها فکر کرد . درهر حال بنا به دلایلی او نخواست کره را به کار ببرد .او آن را به بوله وا گذاشت . به جای ساختن یک بنا اوچهاربنا طراحی می کند در این روش هر کدام کوچک و فانتزی خوا هند بود .

اومی خواست که طراحی کدام همساز باشد و با اینکه بزرگ دیده می شود اما کوچک احساس شود اندکی شبیه طرح مونستای او پاویلین ویزیتورها در نیوکانان.
او اپتدا در نظر گرفت که از مقیاس 8/5 استفاده کند – مانند آنچه در دیسلند بود- اما مطمئن نبود که به طور دقیق و قطعی درست باشد.

هر کدام از این چهار مورد تا اندازه ای براساس مکعب مخروط استوانه یا هرم موضوع متمایزی خواهند بود که آنها نمی توانستند شکلهای خالص افلاطونی بوده باشند بلکه مایل و در هم پیچیده می شوند برای مثال استوانه ها مثل یک حلقه پیچ خورده دیده می شوند. مخروطها به تدریج باریک مایل و وارونه شده اند و بجای آن که مخروطهای حقیقی باشند موضوع های مخروطی هستند . هرم ها از همدیگر متمایز و در عین حال به هم برخورد کرده اند . مکعب ها ناقص شده اند و جدا شده اند و گاهی همدیگر را شکسته اند و مانند بقیه کج شده اند .چون او از خط مستقیم خوشش نمی آمد خطوط کج و معوج را دوست داشت . او حجمهایی را که از عالم طبیعت سرچشمه گرفته باشند دوست داشت و به اعتقاد او حجم شکلهای عمود بر هم حجم هایی هستندکه پایه معماری هستند این دلیل زبان کلاسیسزم است. با این همه او حجمها را خم می کرد که چیزی بسیار لطیف بسازد در واقع هر کدام از چهار کوشک عملکرد جداگانه ای خواهد داشت یک کارگاه نقاشی یک آتلیه مجسمه سازی یک آتلیه موسیقی و آموزشهای مختلف و شخص تنها به جنب و جوش بچه ها در داخل ساختمان ها که از یک راه پله بالا رفته و از روزنه ها بیرون را تماشا می کنند شیفته می شوند .)21( محوطه موضوع او از بهترین موقعیت مکانی برخوردار است . یعنی یک جزیره انسان ساخت در یک مانداب (آب بند) واقع در انتهای سه مایل سنگ فرش .

او امیدوار بود که بتواند موفق شود و سعی می کرد کار هایی را که از انجام دادن آن لذت می برد دنبال کند رنگ ها حجم ها اینها ایده های جزیره ها بودند . انسان در اینجا در نهایت شور و هیجان می رسد و احساس خستگی به گفته خودش (( اگر من یک بچه تنها بودم و برای مدت طولانی مجبو به انجام کاری می شدم حوصله ام سر می رفت )) ورگا یک ارباب رجوع بی اندازه اهل دل و خیالاتی بود او این جزیره را انتخاب کرد و به فیلیپ گفت ((ما در حال ساختن یک در یاچه هستیم چرا جزیره نسازیم ؟)) و گفت که جزیره و مخصوصا راه هایی که می توانند ساختمان ها را از هم جدا کنند دوست دارد .پاویلیون دریاچه او در خانه شیشه ای در جزیره خودش می نشیند و مجبور بودی که برای رسیدن به پاویلیون از کناره آب بپری . اینجا او از یک پل از جنس طناب برای رساندن مردم به جزیره استفاده خواهد کرد و این توسط سسیل بالمونداو آروپ و همکاران طراحی خواهد شد .

این برای بچه های کوچک سرگرمی خوبی خواهد بود آنها خواهند توانست از روی اشیا بپرند و خطر آن را بهانه کنند- در حالی که هیچ چیزی وجود ندارد پل برای جزیره((گزینتا))خواهد بود آن وقت هر ساختمانی در آنجا گوزیتای خود را خواهد داشت . راهی که بدان طریق افراد به معمار وارد می شوند برای او بسیار حائز اهمیت بود

او بر می گردد به این موضوع به مثابه یک گوزیتا زیرا که درباره آن است که شخص به چه صورت به یک ترکیب معماری وارد می شود . آن قسمتی از معماری است قسمتی از یک نظام هر ساختمانی با بازشوهایش جدا از درها به طور نامنظم شکل داده خواهد شد . البته احتیاجی هم نیست . اقلیم گوادالاجارا اساسا آفتابی و خشک است .قبل از این که آنها بر روی جزیره تصمیم بگیرند قرار دادن ساختمان های مجزا در یک مکان خالی وسیع که چگونه به نظر خواهند رسید خاطرش را می آزرد او می خواست طرح یکپارچه ویک ترکیب تنها و واحد بشود حتی فکر کرد که چهار مولفه بدون سازمان ثابت وجود دارد . اما {رابطه }مرکز با جزیره خود به خودی است موضوع ها کاملا با جدا کردنشان یک گروه می شوند . از هر راههایی که نگاه کنید یک ساختمان دارید .آب مانند دیواری آن را محصور و احاطه می کند. در واقع همان کاری که درختان در اطراف خانه شیشه ای می کنند . طرح او جزیره را با درختان نخل به ارتفاع 8 مترمنفرد و در کنار هم نشان می دهد.این یک شبکه مختصات کارتزین را تشکیل خواهد داد . او موضوع ها را بر روی این الگوی منظم خواهد کرد . جا گذاری کردن اغلب کاری از پیش نمی برد . اینکه ساختمان ها با محورها تداخل می کنند همانی است که او به دنبالش بود . رنگ نیز یکی دیگر از جنبه های طراحی است . او بتن را برای ساختمان هایی به کار می برد که از بیرون با یک رنگ زمین نقاشی خواهند شد این با فضاهای داخلی و ورودی هایی همه شان روشن با رنگ شدید مثل ارغوانی یا قرمز کبود سرخ و نارنجی درخشان خواهند بود این طرح و خیلی مکزیکی احساس خواهد شد . او امیدوار بود که در واقع این طرح تماما ساخته شود . اما اگر ساخته نشود هم خیلی خوب بود چرا که او خلق چنین طرحی را صاحب می شد و می توانست شکل های افلاطو نی را که هنوز به آن ها احترام می گذارد خم کند و با استادی درست کند .وی در پاسخ شخصی که از او پرسیده بود شما عقیده دارید که ارتباط وافری بین سبک نین المللی معماری از یک طرف و سنت های محلی از طرف دیگر می تواند وجود داشته باشد؟ امروزه اغلب نظریه پردازان امکان فرهنگ بصری را مواج می کنند که در آن محل و جهانی می توانند به هم آمیخته اختراع کرده اند .پاسخ داده بود. Glocal شوند آنها یک لغت جدیدی را برای ای پدیده بنام که((چه لغت زشتی بین الملل برای من جالب نیست همه چیز محلی است طرحی مثل طرح من چهار پاویلیون برای بچه ها نمی تواند برای مانهاتان تصور شود . در ندارد می توانی آزادانه داخل و خارج شوی . بنابراین فقط می تواند در یک کشور گرمسیر وجود داشته باشد رنگها به شدت محلی هستند مواد فقط می تواند یک نوع خلق شده باشد . وی در پاسخ سوال در مورد طبیعت موزه که به نظر می آید که چهار پاویلیون او برای بچه ها یک نوع ارتباط بسته ای را با پدیده طبیعی برقرار می کند به طریقی که اشیا تکثیر می شوند ؟ گفته بود که : برای هرمها صدق می کند ولی برای مکعب ها نه مکعب فرق می کند . از این قرار من به طبیعت فکر نمی کنم شما به عنوان یک هنرمند ومن به عنوان یک معمار البته که به طبیعت فکر می کنیم ولی طبیعت می تواند خیلی چیزها باشد تمامیرنگهایی که می بینیم مواد و … آنچه که ما عادت داریم آن را صنعتی بنامیم یک باره به عنوان بخشی از طبیعت جلوه می کند من از تیمائوس افلاطون اقتباس کرده ام که در آن حجم های هندسی به عنوان ریشه تمام حجم ها و شکلهای طبیعی معرفی شده اند لوکورپوزیه از مبحث دیگر افلاطون تقلید کرد یعنی از فیلبئوس که در آن حجم های هندسی به عنوان شکلهای اجتناب ناپذیر تمامی اشیاء طبیعت ذکر شده است . من دارم به یک چیز هایی می رسم که خیلی متفاوت نیستند البته او اعتقاد داشت که هراکلیوس خودش جدا از این مبحث نیست او به کلاسیسیزم خودمان تعلق دارد اگر چه باید قبول داشته که پیش سقراطیان تا قرن نوزدهم از حیز اعتبار ساقط شده بودند .

وبالاخره موزه های امروزی یک مکان فعال مثبت هستند با طبیعت تفرج زا نشاط آور مشارکت زا از آنچه که قبلا بود بسیار موثر تر است . واژه موزه گونه ای از فحوای رسمی خشک دارد که می تواند خسته کننده به نظر برسد ((هنر برای جهان )) سازمانی که توسط آدلینا پایه گذاری شد .

بنابراین ایده فرانسوی قدیم آن موزه بدون دیوار است :ابتدا برای آنچه می خواهید نمایش دهید یک مکان واقعی پیدا می کنید سپس هر بار می توانید مکان خود را انتخاب کرده یا تغییر دهید این خود از دیدگاه جانسون بسیار عالی بود او باور داشت که باید همان کار را انجام دهد .

 

نویسنده : مسعود زمانیها

با معمار نمونه همراه باشید

 

2019-10-01T00:31:53+03:301st اکتبر, 2003|Tags: , , , |۰ Comments
0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اشاره به موضوع
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments

گروه معماری و دکوراسیون داخلی مسعود زمانیها

طراحی، نظارت و اجرای پروژه های لوکس و فاخر معماری و معماری داخلی

اطلاعات تماس

Phone: 0098 - 21 - 26416252

Mobile: 0098 - 912 - 1045329

Web: http://nemoneh.com