در معماری حرفهای امروز ایران که امکان تماشای طرحهای آن، گاه تنها به دلیل شرکت مشاوران معماری در مسابقات طراحی سالهای اخیر و یا چاپ آثار آنان در مجلات تخصصی
فراهم آمده، سه گرایش عمده قابل تشخیص است:
راسیونالیسم سنتی
این گرایش که اخیراً بسیاری از ابنیه عمومی با توجه به آن بنا شدهاند، سیاق اصلی شرکتهای بزرگ مشاور معماری است، شرکتهایی که عمدتاً به مدد بوروکراسی بخش اداری ساختمان که هر روز بیش از پیش تراستگرایی ساختمانی را تقویت و امتیازات بیشتری به مشاوران بزرگ اهدا میکند، سرپا ایستادهاند و بدون یک بازسازی درونی، به دشواری میتوان انتظار آثار برجسته و بدیع را از آنان داشت. طرح مهندسان مشاور تجیر، هشتبهشت و باوند برای فرهنگستانهای ایران، بهترین و پرمعناترین آثار متعلق به این
گرایش به شمار میروند.
ریشه گرایش راسیونالیسم سنتی را باید در دهههای 40 و 50 و اختلاط سبکهای راسیونالیسم و نئوبروتالیسم با معماری ایرانی جستجو کرد. طرح مرکز موسیقی تهران، کار اردلان، و موزه هنرهای معاصر، اثر کامران دیبا، نمونههای قدیمیتر این گرایش هستند. راسیونالیسم سنتی ایران که مظهر بوروکراسی خردهگیر، ولی غیرجدی، عریض و طویل، ولی غیرمؤثر نظام ساختمانی امروزی ایران به شمار میرود، در 25 سال اخیر ترقی قابل توجهی نکرده است و گمان نمیرود که راهی به سوی آینده داشته باشد.
زیبایی شناسی دراماتیک
بهرام شیردل دارای دراماتیکترین زبان معماری در میان طراحان ایرانی است. پس از وی باید از میرمیران سخن گفت. وی که از دل تجربه قدیمی و طولانی راسیونالیستی و نئوبروتالیستی بیرون آمده است، خصوصاً در چند سال اخیر با پروژههای موزه ریاست جمهوری، فرهنگستانهای ایران و کتابخانه ملی، انسجام سبکشناسی، متدولوژی معمارانه و ذوق بسیار خوب خود را نشان داده است.
معماری صنعتگرا
در این شاخه معمارانی چون عباس قریب، مهوش عالمی، فیروز فیروز، ایمانیراد و … قرار دارند که اصولاً معماران مقیاسهای محدود هستند و در عرصه کارهای کوچکتر آثاری باارزش بوجود آوردهاند. روش کار سختگیرانه و جزیینگر، همراه با تکنیکهای صنعتگرانه، مانع از آن میشود که این معماران بتوانند انسجام سبکشناسی خود را در آثار بزرگتر حفظ کنند. یکی از علل موفقیت افراد برجسته این گرایش، توجه به تزیینات است.
نویسنده : مسعود زمانیها
با معمار نمونه همراه باشید